طبقهبندی انواع وسواسهای فکری
با توجه به مقاله قبلی که تعریفی از آبسشنها یا به نوعی وسواسهای فکری انجام شد در این مقاله به انواع وسواسهای فکری اشاره کردهایم.
اگرچه زمانی که کلمه وسواس را میشنویم منظور همان وسواس فکری یا آبسشن است (افکار، تصاویر، تکانهها) و بهتر است به جای وسواس عملی از اجبارها یا تشریفات استفاده کنیم.
در این مقاله به طبقهبندی انواع وسواسها و در مقاله بعدی به طبقهبندی انواع اجبارها میپردازیم.
وسواسها را می توان در چند زیرگروه قرار داد:
۱_ ترس از آلودگی:
این شایعترین نوع از وسواسهای گزارش شده است.
به طور کلی نگرانی بیش از حد در مورد کثیفی یا میکروبها یا درمورد چیزهای خاصتر مانند شویندهها و جرمگیرهای خانگی، تشعشعات رایانهای.
این طبقه همچنین میتواند شامل نمونههای کمتر رایج مانند نگرانی بیش از حد در مورد باردار کردن فرد دیگر نیز باشد.
۲_ شک کردن به اعمال یا صحبتهای خود:
این دومین طبقهی شایع از انواع وسواسهای گزارششده است. رایجترین نمونهها شامل نگرانی بیش از حد در مورد باز بودن درب، وصل ماندن دستگاه به برق یا باز بودن شیر آب میباشد.
این طبقه همچنین میتواند تقریباً شامل هر فعالیت معمولی باشد که فرد پس از انجام آن دچار تردید میشود که آیا به اندازه کافی مراقب بوده است؟
آیا آن را به درستی انجام داده است، یا حتی گاهی شک میکند آن را اصلاً انجام نداده باشد و معمولا پس از آن میترسد که اقدام نادرستش منجر به اتفاق ناگواری شود یا برای دیگران مضر باشد، مانند تصادف یا جراحت.
۳_ افکار یا تکانههای غیرقابل قبول نسبت به خود یا دیگران:
این طبقه شامل افکار، تصاویر یا تکانههایی (امیال) است که محتوای پرخاشگرانه، جنسی و مذهبی (توهین به مقدسات) دارد.
قبل از ارائه مثالها، توجه به این نکته مهم است که بسیاری از درمانگرانی که با این طبقه از وسواسها آشنا نیستند، پس از افشای این نوع افکار یا امیال از جانب بیمار با ارزیابی اینکه این افکار یا بیمار خطرناک هستند واکنش نشان میدهند.
متأسفانه، در بیماران مبتلا به اختلال وسواس، این نوع واکنش میتواند به طور ناخواسته این باور را در آنها تقویت کند که واقعاً میتوانند برای خود یا دیگران خطری داشته باشند. درحالیکه اینطور نیست!
به یاد بیاورید که طبق تعریفی که در مقاله قبل از وسواس ارائه شد، وسواسها ناخواسته، مزاحم و ناراحتکننده تجربه میشوند. این مؤلفهها باید در هنگام غربالگری افرادی که این نوع افکار را گزارش میکنند در نظر گرفته شود؛ زیرا میتوانند به تمایز افکار مرتبط با اختلال وسواس از افکاری که معمولاً با سایر اختلالات سلامت روان مرتبط هستند (مثلاً بیمار مبتلا به اختلال سلوک یا اختلال شخصیت ضداجتماعی) کمک کند.
این سوالات کمککننده است؛ آیا این افکار، تصاویر یا امیال در ذهنت به شکل ناخواسته حضور مییابد؟ آیا آنها را مزاحم میدانی؟ آیا حضور آنها تو را ناراحت میکند؟
اگر پاسخ این سوالات مثبت باشد میتوان آن را در طبقه وسواسها قرار داد.
✔ نمونههای رایج افکار پرخاشگرانه یا خشونتآمیز در بیماران OCD عبارتند از انجام کاری جهت آسیب رساندن به فردی که برای شخص عزیز است (مثلا خفه کردن کودک خود زیر آب)، فردی که آسیبپذیر است (مثلا هل دادن پیرمرد جلوی اتوبوس) یا آسیب به خود (مثلا منحرف کردن ماشین از جاده در حین رانندگی، حلق آویز کردن خود). اگرچه میتواند شامل تصاویر آزاردهنده دیگری نیز باشد (مانند تجاوز جنسی، بدن خونین در تصادفات اتومبیل).
✔ نمونههای رایج وسواسهای جنسی شامل انجام یک عمل جنسی منزجرکننده (مثلا زنا با محارم) و میل به انجام اعمال جنسی ناخواسته با دیگران (مثل دست زدن به اندام تناسلی، باسن، یا سایر بخشهای “خصوصی” فرد غریبه. اظهار نظر بیادبانه جنسی به یک غریبه).
مثالها همچنین میتوانند شامل تردید در مورد تمایلات جنسی (به عنوان مثال، نکند من یک کودک آزار هستم؟) باشند.
هنگام ارزیابی وسواس جنسی، یک بار دیگر توجه به این نکته مهم است که وسواسها بهعنوان افکار، تصاویر و امیال ناخواسته و مزاحم تجربه میشوند.
بنابراین باید از خیالپردازیهای جنسی متمایز شوند که اغلب لذتبخش هستند و به عنوان فکر مزاحم تجربه نمی شود.
در نهایت، نمونههای متداول وسواس مذهبی عبارتند از انجام یک عمل توهینآمیز (مثلا بیحرمتی به شیء مقدس)، تجربه امیال کفرآمیز ناخواسته (مثل نفرین کردن به خدا، فریاد زدن حرفی ناپسند در مراسم مذهبی یا هنگام نماز)، داشتن افکار رفتن به جهنم و تردید در مورد رعایت اصول دینی.
نکته) هنگام ارزیابی وسواس مذهبی توسط درمانگران، اغلب مشورت با یک رهبر مذهبی در جامعه بیمار میتواند مفید باشد، به ویژه هنگامی که دیدگاههای مذهبی بیمار با درمانگر متفاوت باشد.
۴_ نگرانی در مورد تقارن، نظم، کامل بودن، دقت، نیاز به “درست” بودن چیزها، و نیاز به حفظ یک روال سفت و سخت:
متداولترین نمونههای این طبقه عبارتند از: احساس نگرانی بیش از حد در مورد دست زده شدن یا جابهجا شدن وسایل، نیاز به سازماندهی چیزها به روشی خاص (مثلا زمانی که عکسها صاف نیستند یا کتابها در قفسه کتاب مرتب چیده نشده باشد) و کلمات را به روشی خاصی بیان کردن یا نوشتن تا زمانی که آنها “کاملا درست” باشند.
این دسته همچنین میتواند شامل اطمینان از اینکه لباس فرد کاملا متقارن یا آراسته باشد، دیدن اینکه اجسام به روشهای خاصی روی سطوح قرار گرفته باشند، و یا انجام ورزش، غذا خوردن یا حمام با قواعدی بسیار خاص و سفت و سخت میباشد.
۵_ سایر وسواسهای «متفرقه» که به طور منظم در یکی از طبقهبندیهای بالا نمیگنجد:
رایجترین نمونهها عبارتند از:
داشتن اعداد خوش شانسی یا بدشانسی (مثل ۷ عدد خوش شانسی و ۱۳ بدشانسی است)، نیاز به دانستن یا به خاطر سپردن جزئیات پیش پا افتاده یا غیر ضروری (مانند شماره خانه، پلاک خودرو)،
نسبت دادن اهمیت ویژه به رنگهای خاص (مثلاً سیاه = مرگ، قرمز = خون)، و داشتن ترسهای خرافی (مثل پا گذاشتن روی شکافهای پیاده رو، ریختن نمک).
این دسته همچنین میتواند شامل هر افکار دیگری (مانند عباراتی از یک فیلم)، تصاویر (چهرههای شخصیتهای کارتونی)، یا صداها،
کلمات یا موسیقی (بهعنوان مثال، یک آهنگ بدون اهمیت) باشد که حاوی اجزای یک وسواس باشد.
دیدگاهتان را بنویسید